شاهزاده ای که به سه عالم قاصد خواستگاری فرستاد
ماجرای درخواست ازدواج دختر فتحعلی شاه از سه عالم دینی را منتشر می کند.
برای علمای بزرگ اسلام با اینکه وسائل جمع مال و تجمّل گرایی فراهم بود ولی برای اینکه زندگی خود را با فقرا و کوخ نشینان و تنگدستان هم آهنگکنند و با ضعفا و مستضعفین همدردی داشته باشند از سلاطین و کاخ نشینان که در زندگی هدفی جز لذّات دنیوی ندارند، دوری می جستند.
ضیاء السلطنه، دختر فتحعلی شاه قاجار بعد از درگذشت پدرش به عتبات عالیات رفت و در ابتدا شخصی را نزد عالم ربّانی سید محمّد مهدی طباطبائی فرزند عالم بزرگوار سید علی طباطبائی صاحب ریاض که زاهدترین علمای عتبّات مقدّسه بود فرستاد که مرا اختیار کن، ولی سید محمّد مهدی قبول نکرد از آن پس شاهزاده ضیاء السلطنه از عالم فرزانه شیخ محمّد حسین صاحب فصول خواهشکرد که با من ازدواج کن او هم قبول نکرد.
بعد از آن به محضر استاد الفقهاء سید ابراهیم موسوی قزوینی صاحب ضوابط، کسی را فرستاد و تقاضای وصلت و ازدواج با او کرد؛ سید ابراهیم در جواب گفت: مخارج شما شاهزادگان بسیار است و وضع زندگی ما فقیرانه است و لذا معذرت میخواهم.
شاهزاده ضیاء السلطنه دوباره کسی را فرستاد که من از شما هیچ مخارج مطالبه نمیکنم بلکه خرج شما و عیال شما را هم به عهده میگیرم. سید ابراهیم در جواب گفت: مرا عیال و زن و فرزند است که در حال سختیِ زندگی و فقر با من به سر بردهاند و لازمۀ وصلت با شما آن است که از آنها چشم بپوشم و من این کار را نمیکنم.
شاهزاده برای بار سوّم شخصی را فرستاد که شما در نزد اهل و عیال خود و در منزل خود باشید و منظور من این است که فقط اسم شما بر سر من باشد، ولی آن عالم بزرگوار باز امتناع نمود و قبول نکرد.
سید ابراهیم موسوی قزوینی فقیه بسیار بزرگی است که سالها در حوزه کربلای معلّی شاگردان بسیار با عظمتی را تربیت کرد و درس او مانند درس صاحب جواهر منبع خیر و برکت و مرکز تحقیقات بود و در قسمت مهمی از بلاد شیعه مرجعیت داشت و هر سال بیش از بیست هزار تومان از هندوستان و وجوه شرعیه بسیاری از ایران و سایر خدمتش ارسال میشد ولی بسیار زاهدانه زندگی میکرد و جز گذران روزانه بسیار اندک و با نهایت صرفه جوئی چیزی برنمیداشت و برای خود هرگز مالی نیندوخت.
منبع: کتاب اسلام مجسم، آیت الله العظمی نوری همدانی
کلیپ اینستاگرامی این حکایت
- ۱ نظر
- ۰۷ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۰۵